آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Urbane

ɜrːˈbeɪn ɜːˈbeɪn

معنی urbane | جمله با urbane

adjective

(به‌ویژه برای آقایان) مؤدب، مبادی‌آداب، باشخصیت، بانزاکت، آداب‌دان، متمدن، خوش‌خلق، فرهیخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The gathering was filled with urbane people.

این گردهمایی مملو از انسان‌های فرهیخته بود.

Sogol admired the urbane man's confidence as he addressed the audience.

سوگل اعتماد‌به‌نفس آن مرد آداب‌دان را درحین سخنرانی برای حضار تحسین کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Mehrdad was an urbane, kind, and generous man.

مهرداد مردی باشخصیت، مهربان و سخاوتمند بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد urbane

  1. adjective someone who is suave, sophisticated, and polished in manner, often exhibiting refinement and elegance in social situations

ارجاع به لغت urbane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urbane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/urbane

لغات نزدیک urbane

پیشنهاد بهبود معانی