صفت تفضیلی:
more civilصفت عالی:
most civilغیرنظامی، مدنی
civil war
جنگ داخلی (بین شهروندان کشور)
The criminals were deprived of their civil rights.
مجرمان از حقوق مدنی خود محروم شدند.
civil rights
حقوق مدنی
civil service
کارمندی دولت، خدمت در بخشهای غیرنظامی دولت
The enemy planes attacked both the civil and military installations.
هواپیماهای دشمن هم به تأسیسات کشوری و هم لشکری، حمله کردند.
a civil airliner
هواپیمای کشوری
(جنگ) داخلی
(مهندسی) عمران
طلاق محضری که به تأیید مراجع کلیسایی نرسیده باشد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «civil» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/civil