شکل جمع:
civiliansغیرنظامی
The government promised better protection for civilians in war zones.
دولت وعده داد که از غیرنظامیان در مناطق جنگی بهتر محافظت خواهد کرد.
During the conflict, many civilians were forced to flee their homes.
درطول درگیری، بسیاری از غیرنظامیان مجبور به ترک خانههایشان شدند.
Civilian casualties were heavy.
تلفات غیرنظامیان سنگین بود.
civilian clothing
لباس شخصی
آدم عادی، شخص معمولی (کسی که نه معروف است و نه عضو گروهی خاص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She found it hard to talk tech with civilians.
برایش سخت بود با آدمهای عادی دربارهی تکنولوژی صحبت کند.
In this elite circle of chefs, a food blogger like me was just a civilian.
در این حلقهی سرآشپزان نخبه، بلاگری مثل من فقط آدم معمولی محسوب میشد.
غیرنظامی
Civilian infrastructure, including hospitals and schools, must be protected in conflict zones.
زیرساختهای غیرنظامی، از جمله بیمارستانها و مدارس، باید در مناطق جنگی محافظت شوند.
There were reports of civilian vehicles being stopped at the checkpoint.
گزارشهایی مبنی بر توقف وسایل نقلیهی غیرنظامی در ایست بازرسی وجود داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «civilian» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/civilian