آخرین به‌روزرسانی:

Kc

ˌkeɪ ˈsiː ˌkeɪ ˈsiː

معنی‌ها

abbreviation

کیلوسیکل

abbreviation

شورای سطنتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
abbreviation

سردار

abbreviation

سرداران کلمب

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kc

  1. noun one thousand periods per second
    Synonyms:
    kilohertz kHz kilocycle kilocycle per second

ارجاع به لغت kc

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kc» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kc

لغات نزدیک kc

پیشنهاد بهبود معانی