آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Concussion

kənˈkʌʃn kənˈkʌʃn

شکل جمع:

concussions

معنی concussion | جمله با concussion

noun countable uncountable

پزشکی ضربه‌ی مغزی، آسیب مغزی (خفیف)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Children who suffer a concussion should be monitored closely for changes in behavior or alertness.

کودکانی که دچار ضربه‌ی مغزی می‌شوند باید از نظر تغییرات رفتاری یا سطح هوشیاری به‌دقت تحت‌نظر قرار گیرند.

Most concussions heal on their own, but patients must rest and avoid stressful activities.

بیشتر آسیب‌های مغزی خودبه‌خود بهبود می‌یابند، اما بیماران باید استراحت کنند و از فعالیت‌های پرتنش دوری کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد concussion

  1. noun collision, shaking

سوال‌های رایج concussion

شکل جمع concussion چی میشه؟

شکل جمع concussion در زبان انگلیسی concussions است.

ارجاع به لغت concussion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concussion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concussion

لغات نزدیک concussion

پیشنهاد بهبود معانی