آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Blast

blæst blɑːst

گذشته‌ی ساده:

blasted

شکل سوم:

blasted

سوم‌شخص مفرد:

blasts

وجه وصفی حال:

blasting

شکل جمع:

blasts

معنی blast | جمله با blast

noun verb - transitive adverb interjection countable C1

وزش، سوز، باد، دم، جریان هوایا بخار، صدای شیپور،بادزدگی، (معدن) انفجار، (نظامی) صدای انفجار، صدای ترکیدن، ترکاندن، سوزاندن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Each time the door opened a blast of cold air rushed into the room.

هربار که در باز می‌شد سوزی از هوای سرد به داخل اتاق هجوم می‌آورد.

a trumpet blast

نفیر شیپور

نمونه‌جمله‌های بیشتر

An untimely frost blasted the crops.

سرمای نابه‌هنگام محصولات را تباه کرد.

The blast was heard from far away.

صدای ترکش (انفجار) از فاصله‌ی دوری شنیده شد.

An atomic blast can level skyscrapers.

تندباد اتمی آسمان‌خراش‌ها را فرو می‌ریزد.

Tunnels have been blasted through the mountains.

از میان کوه‌ها تونل زده‌اند.

The press blasted his policies.

روزنامه‌ها سیاست او را به باد انتقاد گرفتند.

He blasted the ball (so hard that it went) over the fences.

توپ را آنچنان محکم زد که فراسوی نرده‌ها رفت.

Cold blasts whistling about our ears.

باد سردی که در گوش‌هایمان سوت می‌زد.

The radio blasted out a military march.

رادیو مارش نظامی گوش‌خراشی را پخش می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blast

  1. noun loud sound; make loud sound
  1. noun gust of wind
    Antonyms:
  1. noun fun time
    Synonyms:
    fun time good time party amusement excitement bash great time riot blow out
  1. verb lambaste; defeat mentally
    Synonyms:

Phrasal verbs

blast away

به گلوله بستن، به تیربار گرفتن، تیرباران کردن

صدای بلند تولید کردن، با صدای بلند پخش کردن

blast off

پرتاب شدن، از محل پرتاب برخاستن (موشک و فضاپیما)

blast out

عروعر کردن، صدای گوش‌خراش دادن، زرزر کردن

Idioms

(at) full blast

باحداکثر قدرت یا سرعت یا ظرفیت، تمام و کمال

سوال‌های رایج blast

گذشته‌ی ساده blast چی میشه؟

گذشته‌ی ساده blast در زبان انگلیسی blasted است.

شکل سوم blast چی میشه؟

شکل سوم blast در زبان انگلیسی blasted است.

شکل جمع blast چی میشه؟

شکل جمع blast در زبان انگلیسی blasts است.

وجه وصفی حال blast چی میشه؟

وجه وصفی حال blast در زبان انگلیسی blasting است.

سوم‌شخص مفرد blast چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد blast در زبان انگلیسی blasts است.

ارجاع به لغت blast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blast

لغات نزدیک blast

پیشنهاد بهبود معانی