آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Blast

    blæst blɑːst

    گذشته‌ی ساده:

    blasted

    شکل سوم:

    blasted

    سوم‌شخص مفرد:

    blasts

    وجه وصفی حال:

    blasting

    شکل جمع:

    blasts

    معنی blast | جمله با blast

    noun verb - transitive adverb interjection countable C1

    وزش، سوز، باد، دم، جریان هوایا بخار، صدای شیپور،بادزدگی، (معدن) انفجار، (نظامی) صدای انفجار، صدای ترکیدن، ترکاندن، سوزاندن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Each time the door opened a blast of cold air rushed into the room.

    هربار که در باز می‌شد سوزی از هوای سرد به داخل اتاق هجوم می‌آورد.

    a trumpet blast

    نفیر شیپور

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    An untimely frost blasted the crops.

    سرمای نابه‌هنگام محصولات را تباه کرد.

    The blast was heard from far away.

    صدای ترکش (انفجار) از فاصله‌ی دوری شنیده شد.

    An atomic blast can level skyscrapers.

    تندباد اتمی آسمان‌خراش‌ها را فرو می‌ریزد.

    Tunnels have been blasted through the mountains.

    از میان کوه‌ها تونل زده‌اند.

    The press blasted his policies.

    روزنامه‌ها سیاست او را به باد انتقاد گرفتند.

    He blasted the ball (so hard that it went) over the fences.

    توپ را آنچنان محکم زد که فراسوی نرده‌ها رفت.

    Cold blasts whistling about our ears.

    باد سردی که در گوش‌هایمان سوت می‌زد.

    The radio blasted out a military march.

    رادیو مارش نظامی گوش‌خراشی را پخش می‌کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blast

    1. noun loud sound; make loud sound
      Synonyms:
      bang roar clap slam blare scream din crack burst smash peal blow trumpet honk toot clang wail wham
    1. noun explosion
      Synonyms:
      bang outburst eruption detonation discharge explosion blow-up burst crash volley salvo dynamite
    1. noun gust of wind
      Synonyms:
      blow draft strong breeze gale squall storm tempest
      Antonyms:
      breeze stillness
    1. noun fun time
      Synonyms:
      fun time good time party amusement excitement bash great time riot blow out
    1. verb explode
      Synonyms:
      blow up destroy damage ruin break up burst detonate bomb shatter wreck kill injure demolish annihilate dynamite dash spoil blight wither stunt torpedo
    1. verb lambaste; defeat mentally
      Synonyms:
      attack criticize beat whip clobber drub lick shellac castigate flay lash out at rail at
      Antonyms:
      praise compliment boost uphold

    Phrasal verbs

    blast away

    به گلوله بستن، به تیربار گرفتن، تیرباران کردن

    صدای بلند تولید کردن، با صدای بلند پخش کردن

    blast off

    پرتاب شدن، از محل پرتاب برخاستن (موشک و فضاپیما)

    blast out

    عروعر کردن، صدای گوش‌خراش دادن، زرزر کردن

    Idioms

    (at) full blast

    باحداکثر قدرت یا سرعت یا ظرفیت، تمام و کمال

    سوال‌های رایج blast

    گذشته‌ی ساده blast چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده blast در زبان انگلیسی blasted است.

    شکل سوم blast چی میشه؟

    شکل سوم blast در زبان انگلیسی blasted است.

    شکل جمع blast چی میشه؟

    شکل جمع blast در زبان انگلیسی blasts است.

    وجه وصفی حال blast چی میشه؟

    وجه وصفی حال blast در زبان انگلیسی blasting است.

    سوم‌شخص مفرد blast چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد blast در زبان انگلیسی blasts است.

    ارجاع به لغت blast

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blast

    لغات نزدیک blast

    • - blasphemous
    • - blasphemy
    • - blast
    • - blast away
    • - blast furnace
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.