با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tempest

ˈtempɪst ˈtempɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tempested
  • شکل سوم:

    tempested
  • سوم شخص مفرد:

    tempests
  • وجه وصفی حال:

    tempesting
  • شکل جمع:

    tempests

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    طوفان (به‌ویژه باد شدید همراه با برف یا باران)
    • - a tempest of tears
    • - توفانی از اشک
    • - a heady tempest
    • - توفان سخت
  • noun
    جوش و خروش، هیاهو، غلغله، آشوب
    • - a political tempest
    • - جوش و خروش سیاسی
  • verb - transitive
    (قدیمی - شاعرانه) توفانی کردن، مشوب کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tempest

  1. noun wild storm; commotion
    Synonyms: blizzard, bluster, chaos, convulsion, cyclone, disturbance, ferment, furor, gale, hurricane, squall, tornado, tumult, typhoon, upheaval, uproar, wildness, windstorm
    Antonyms: calm

Idioms

ارجاع به لغت tempest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tempest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tempest

لغات نزدیک tempest

پیشنهاد بهبود معانی