شکل جمع:
tornadoesآبوهوا طوفان، گردباد، تندباد، پیچند، پیچنده، تورنادو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tornado destroyed several homes.
گردباد خانههای زیادی را خراب کرد.
We took cover in the basement when we heard the tornado sirens.
وقتی آژیر خطر طوفان را شنیدیم، در زیرزمین پناه گرفتیم.
The powerful tornado lifted cars off the ground.
طوفان قدرتمند ماشینها را از روی زمین بلند کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tornado» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tornado