فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tornado

tɔːrˈneɪdoʊ tɔːˈneɪdəʊ

شکل جمع:

tornadoes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

آب‌و‌هوا طوفان، گردباد، تندباد، پیچند، پیچنده، تورنادو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The tornado destroyed several homes.

گردباد خانه‌های زیادی را خراب کرد.

We took cover in the basement when we heard the tornado sirens.

وقتی آژیر خطر طوفان را شنیدیم، در زیرزمین پناه گرفتیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The powerful tornado lifted cars off the ground.

طوفان قدرتمند ماشین‌ها را از روی زمین بلند کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tornado

  1. noun a purified and potent form of cocaine that is smoked rather than snorted; highly addictive
    Synonyms:
    crack crack-cocaine storm blow wind squall thunderstorm hurricane typhoon cyclone whirlwind funnel twister

ارجاع به لغت tornado

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tornado» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tornado

لغات نزدیک tornado

پیشنهاد بهبود معانی