گذشتهی ساده:
fermentedشکل سوم:
fermentedسومشخص مفرد:
fermentsوجه وصفی حال:
fermentingتخمیر شدن، تخمیر کردن
Grape juice ferments and becomes wine.
آب انگور تخمیر میشود و تبدیل به شراب شود.
Kimchi is made by fermenting vegetables with spices.
کیمچی با تخمیر سبزیجات همراه با ادویهها ساخته میشود.
The country seemed quiet, but underneath discontent was fermenting.
کشور درظاهر آرام به نظر میآمد؛ ولی نارضایتی در باطن در حال غلیان بود.
آشوب، بینظمی، ناارامی، آشفتگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was thrown into a ferment by his unexpected arrival.
ورود سرزدهی او، خانم را به آشفتگی انداخت.
Quick-spreading rumors left the city in ferment.
شایعات زودگستر شهر را به آشوب کشاند.
to be in (a state of) ferment
دستخوش آشوب بودن
گذشتهی ساده ferment در زبان انگلیسی fermented است.
شکل سوم ferment در زبان انگلیسی fermented است.
وجه وصفی حال ferment در زبان انگلیسی fermenting است.
سومشخص مفرد ferment در زبان انگلیسی ferments است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ferment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ferment