گذشتهی ساده:
billettedشکل سوم:
billettedسومشخص مفرد:
billetsوجه وصفی حال:
billettingشکل جمع:
billetsجای خواب، اقامتگاه، محل استقرار، اتراقگاه (برای سربازان بهصورت موقت)
His billet was next to the ship's engine room.
جای خواب او مجاور موتورخانهی کشتی بود.
The billet was cold and overcrowded, but at least it was dry.
اقامتگاه سرد و شلوغ بود، ولی دستکم خشک بود.
یادداشت کوتاه، نامهی مختصر، پیام کوتاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He scribbled a quick billet and left it on her desk.
یادداشت مختصری نوشت و روی میزش گذاشت.
A billet arrived, summoning him to headquarters.
نامهای رسید که او را به ستاد فرماندهی فرا میخواند.
سمت، شغل، پست، منصب
He’s not happy with his current billet and wants a transfer.
او از موقعیت شغلی فعلیاش راضی نیست و درخواست انتقال داده است.
After the war, he was offered a comfortable billet in the foreign service.
پساز جنگ، پستی راحت در خدمات خارجی به او پیشنهاد شد.
کُندهی چوب، هیزم
They split the billets with an axe for kindling.
آنها کندههای چوب را با تبر برای درست کردن آتش خرد کردند.
He threw another billet on the fire to keep it burning.
او هیزمی دیگر در آتش انداخت تا شعله را زنده نگه دارد.
شمش فلزی
The billet had to cool for several hours after casting.
شمش بعداز ریختهگری باید چند ساعت خنک میشد.
The steel factory produces thousands of billets every day.
کارخانهی فولاد هر روز هزاران شمش تولید میکند.
اسکان دادن، جای دادن، مستقر کردن (معمولاً برای سربازان)
After arriving in the city, the troops were billeted for a week before deployment.
پساز رسیدن به شهر، نیروها برای یک هفته پیشاز اعزام اسکان یافتند.
During the war, officers were often billeted in private homes.
درطول جنگ، افسران اغلب در خانههای شخصی مستقر میشدند.
گذشتهی ساده billet در زبان انگلیسی billetted است.
شکل سوم billet در زبان انگلیسی billetted است.
شکل جمع billet در زبان انگلیسی billets است.
وجه وصفی حال billet در زبان انگلیسی billetting است.
سومشخص مفرد billet در زبان انگلیسی billets است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «billet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/billet