گذشتهی ساده:
ticketedشکل سوم:
ticketedسومشخص مفرد:
ticketsوجه وصفی حال:
ticketingشکل جمع:
ticketsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بلیط بختآزمایی
باجه، گیشه، محل فروش بلیت
(عامیانه) مخکار، چیزی که کاملاً بهدرد میخورد
(عامیانه) درست است!، صحیح میفرمایید!، عیناً!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ticket» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ticket