فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Passport

ˈpæspɔːrt ˈpɑːspɔːt

شکل جمع:

passports

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passport

  1. noun identification of origin, country
    Synonyms:
    license permit pass ticket visa credentials authorization warrant travel permit safe-conduct key

ارجاع به لغت passport

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passport» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passport

لغات نزدیک passport

پیشنهاد بهبود معانی