گذشتهی ساده:
keyedشکل سوم:
keyedسومشخص مفرد:
keysوجه وصفی حال:
keyingشکل جمع:
keysصفت تفضیلی:
more keyصفت عالی:
most keyتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(کامپیوتر ـ ورود اطلاعات از راه صفحهی کلید) درونداد کلیدی، وارد کردن، بژنگان کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «key» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/key