آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Nonessential

American: ˌnɑːnəˈsentʃəl British: ˌnɑːnəˈsentʃəl

معنی nonessential

adjective noun

غیراساسی، غیرحیاتی، غیراصلی، غیرضروری

adjective noun

(زیست شیمی - وابسته به مواد حیاتی به‌ویژه اسیدهای آمینه که میتوان آنها را از مواد خوراکی مختلف به دست آورد) ناپروز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد nonessential

ارجاع به لغت nonessential

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonessential» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nonessential

لغات نزدیک nonessential

پیشنهاد بهبود معانی