آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Expendable

ɪkˈspendəbl ɪkˈspendəbl

معنی expendable | جمله با expendable

noun adjective

قابل خرج، مصرف پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Money is expendable, but not life.

از پول می‌شود صرف‌نظر کرد؛ ولی از زندگی نه.

The country's forests are not expendable at all.

جنگل‌های کشور به‌هیچ‌وجه فدا کردنی نیستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد expendable

ارجاع به لغت expendable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expendable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expendable

لغات نزدیک expendable

پیشنهاد بهبود معانی