همچنین به این شکل نیز نوشته میشود: expellent
پزشکی داروی برونران، داروی دفعکننده، داروی مسهل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The doctor prescribed an expellant to alleviate her symptoms.
پزشک به منظور تسکین علائم او داروی برونران را تجویز کرد.
My doctor prescribed an expellent to help rid my body of the infection.
پزشکم برای کمک به خلاص شدن از شر این عفونت، داروی مسهل را تجویز کرد.
دافع، دفعکننده، خارجکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an expellant attitude
نگرش دافع
an expellent force
نیروی دفعکننده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expellant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expellant