۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Symptom

ˈsɪmptəm ˈsɪmptəm

شکل جمع:

symptoms

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

نشان، نشانه، اثر، دلیل، علائم مرض، علامت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Headache is a symptom of many diseases.

سردرد نشانه‌ی بسیاری از بیماری‌ها است.

Newspaper attacks were a symptom but not a cause of public discontent.

حملات مطبوعات نشانه‌ی نارضایتی همگانی بودند نه علت آن.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد symptom

  1. noun sign of illness or problem
    Synonyms:
    mark sign token indication evidence note index manifestation expression warning significant syndrome indicia

سوال‌های رایج symptom

شکل جمع symptom چی میشه؟

شکل جمع symptom در زبان انگلیسی symptoms است.

ارجاع به لغت symptom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symptom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/symptom

لغات نزدیک symptom

پیشنهاد بهبود معانی