شکل جمع:
symptomsنشان، نشانه، اثر، دلیل، علائم مرض، علامت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Headache is a symptom of many diseases.
سردرد نشانهی بسیاری از بیماریها است.
Newspaper attacks were a symptom but not a cause of public discontent.
حملات مطبوعات نشانهی نارضایتی همگانی بودند نه علت آن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «symptom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/symptom