گذشتهی ساده:
warnedشکل سوم:
warnedسومشخص مفرد:
warnsشکل جمع:
warningsاخطار، تحذیر، زنگ خطر، اعلام خطر، عبرت، آژیر، هشدار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
We did not heed his warning.
به هشدار او توجهی نکردیم.
without prior warning
بدون اخطار قبلی
آژیر حملهی هوایی
هشدار دادن، اخطار کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «warning» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warning