گذشتهی ساده:
presagedشکل سوم:
presagedسومشخص مفرد:
presagesوجه وصفی حال:
presagingشکل جمع:
presagesنشانه، نشان، علامت، فالنما، شگون، گواهی دادن بر، خبر دادن از، پیشگویی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The coming of the swallow is a true presage of spring.
آمدن چلچلهها پیشنمای راستین بهار است.
I felt in my heart the presage of an earthquake.
به دلم برات شده بود که زلزله خواهد آمد.
Bad luck was presaged by a black cat crossing the road.
عبور گربهی سیاه از جاده شگون بدی داشت.
An eclipse of the sun presaged death and destruction.
خورشیدگرفتگی از مرگ و ویرانی پیشآگاهی میداد.
گذشتهی ساده presage در زبان انگلیسی presaged است.
شکل سوم presage در زبان انگلیسی presaged است.
شکل جمع presage در زبان انگلیسی presages است.
وجه وصفی حال presage در زبان انگلیسی presaging است.
سومشخص مفرد presage در زبان انگلیسی presages است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «presage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presage