فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Prognosis
prɑːɡˈnoʊsɪs
prɒɡˈnəʊsɪs
معنی و نمونه‌جمله
noun
پیش‌بینی مرض، بهبودی از مرض در اثر پیش‌بینی جریان مرض، پیش‌بینی، مال‌اندیشی
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The prognosis is not good.
پیش‌شناخت (این بیماری) امید‌بخش نیست.
مترادف و متضاد prognosis
-
noun forecastSynonyms:prediction expectation guess projection prophecy speculation surmise prognostication prevision foretelling diagnosis cast
ارجاع به لغت prognosis
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «prognosis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prognosis
لغات نزدیک prognosis
- - prognathous
- - prognoses
- - prognosis
- - prognostic
- - prognosticate