معنی speculation به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌspekjəˈleɪʃn ˌspekjəˈleɪʃn

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

گمانه‌زنی، گمان‌پردازی، حدس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Speculation about the distant future is useless.

- گمان‌پردازی درباره‌ی آینده‌ی دور بی‌فایده است.

- There is a lot of speculation about who will win the upcoming election.

- گمانه‌زنی‌های زیادی درمورد اینکه چه کسی در انتخابات آتی پیروز خواهد شد، وجود دارد.

- The speculation about the cause of the fire is still ongoing.

- گمانه‌زنی درمورد علت آتش‌سوزی همچنان در جریان است.

noun countable

معامله یا سرمایه‌گذاری یا خرید و فروش مخاطره‌آمیز (با ریسک بالا اما با احتمال سود زیاد)

- speculation on the stock market

- خرید و فروش مخاطره‌آمیز در بازار سهام

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد speculation

noun theory, guess

Synonyms:

belief opinion thought hypothesis supposition conjecture guesswork consideration thinking reflection meditation surmise hunch review deliberation guesstimate studying brainwork cogitation contemplation weighing shot stab sneaking suspicion shot in the dark stab in the dark cerebration excogitation

Antonyms:

fact truth reality information

noun risk, gamble

Synonyms:

gamble venture hazard wager spec plunge flutter shot stab backing piece gambling flier risky business shot in the dark risky venture hunch smart money speculative enterprise right money

Antonyms:

abstention

ارجاع به لغت speculation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «speculation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/speculation

لغات نزدیک speculation

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!