آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ شهریور ۱۴۰۴

    Hunch

    hʌntʃ hʌntʃ

    معنی hunch | جمله با hunch

    noun countable

    ظن، حدس، گمان، حس، حس ششم، احساس وقوع امری در آینده

    I had a hunch that she would not come.

    شستم خبردار شد که نخواهد آمد.

    Ahmad often acted on a hunch.

    احمد خیلی از روی حدس‌ و گمان عمل می‌کرد.

    verb - transitive

    خم کردن، به‌شکل قوز درآوردن، تنه زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    verb - transitive

    (با فشار) حرکت دادن، به جلو راندن یا بردن

    I hunched my chair closer to the table.

    صندلی خود را به نزدیک میز کشیدم.

    verb - intransitive

    قوز کردن

    Stand straight, dear; don't hunch!

    عزیزم راست بایست؛ قوز نکن!

    verb - intransitive

    (با up یا out) جمع شدن

    The wave hunched up and threw itself on the shore.

    موج برآمده شد و خود را بر ساحل افکند.

    verb - intransitive

    چمباتمه زدن، نشستن، کز کردن

    We hunched close to the fire.

    ما در نزدیکی آتش کز کردیم.

    noun countable

    قوز، گوژ، قلنبه، فشار با آرنج

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hunch

    1. noun feeling, idea
      Synonyms:
      idea thought notion impression intuition expectation anticipation suspicion hint clue instinct premonition misgiving foreboding presentiment inkling forecast presage portent augury boding glimmer qualm preconceived notion feeling in one’s bones foreknowledge prescience forewarning omination precognition prenotation pnotice preapprehension presagement forewisdom funny feeling
      Antonyms:
      truth reality proof
    1. verb cower, crouch
      Synonyms:
      bend bow stoop squat crouch huddle curve lean draw together tense arch draw in scrooch down hump
      Antonyms:
      stand straighten

    سوال‌های رایج hunch

    معنی hunch به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «hunch» در زبان فارسی به «احساس درونی» یا «گمان شهودی» ترجمه می‌شود.

    این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد بدون داشتن شواهد قطعی یا دلایل منطقی، احساس یا حدسی نسبت به یک موضوع پیدا می‌کند. وقتی کسی می‌گوید «I have a hunch»، منظور این است که او بر اساس شهود و تجربه‌ی شخصی خود، تصور یا پیش‌بینی خاصی دارد، حتی اگر شواهد عینی برای اثبات آن وجود نداشته باشد. این حس در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها و موقعیت‌های روزمره نقش مهمی ایفا می‌کند.

    در زندگی روزمره، «hunch» می‌تواند راهنمای فرد در انتخاب‌ها و اقداماتش باشد. برای مثال، ممکن است فردی در انتخاب مسیر شغلی یا تصمیم‌گیری درباره‌ی یک خرید مهم، بر اساس «hunch» خود عمل کند. این نوع احساس درونی، گاهی دقیق‌تر از محاسبات صرف منطقی عمل می‌کند، زیرا ذهن ناخودآگاه انسان می‌تواند با توجه به تجربه‌ها و مشاهدات قبلی، نشانه‌هایی را تحلیل کند که فرد به شکل مستقیم متوجه آن‌ها نشده است.

    از نظر روان‌شناسی، «hunch» به نوعی فرآیند شهودی اشاره دارد. ذهن انسان اطلاعات مختلف را در سطح ناخودآگاه پردازش می‌کند و نتیجه‌ی آن به صورت احساس درونی یا هشیاری ناگهانی ظاهر می‌شود. این فرآیند می‌تواند در حل مسئله، پیش‌بینی نتایج یا تشخیص خطرات پنهان مفید باشد. افرادی که توانایی اعتماد به «hunch» خود را دارند، معمولاً در تصمیم‌گیری‌های پیچیده و غیرقطعی عملکرد بهتری دارند.

    در ادبیات و هنر، شخصیت‌هایی که بر اساس «hunch» خود عمل می‌کنند، اغلب جذاب و پیچیده جلوه می‌کنند. این ویژگی نشان‌دهنده‌ی ارتباط بین عقل، تجربه و شهود است و به داستان‌ها بعدی روانی و درام می‌بخشد. در کارهای تحقیقاتی و داستان‌های کارآگاهی نیز، هچ یا احساس درونی کارآگاه گاهی مسیر حل معما را مشخص می‌کند و نقش حیاتی دارد.

    «hunch» یادآور این است که انسان‌ها تنها به منطق و شواهد عینی محدود نیستند، بلکه شهود و احساس درونی نیز بخشی مهم از توانایی‌های شناختی آن‌هاست. اعتماد به این حس درونی، به شرط دقت و تجربه، می‌تواند راهنمایی ارزشمند در زندگی و تصمیم‌گیری‌های روزمره باشد و نشان دهد که بسیاری از درک‌ها و انتخاب‌های مهم، پیش از تحلیل دقیق، از دل شهود و حسی درونی نشأت می‌گیرند.

    ارجاع به لغت hunch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hunch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hunch

    لغات نزدیک hunch

    • - hun
    • - hunan
    • - hunch
    • - hunch back
    • - hunchback
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.