آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

    Clue

    kluː kluː

    گذشته‌ی ساده:

    clued

    شکل سوم:

    clued

    سوم‌شخص مفرد:

    clues

    وجه وصفی حال:

    cluing

    شکل جمع:

    clues

    توضیحات:

    شکل نوشتاری دیگر این لغت در وجه وصفی حال: clueing

    معنی clue | جمله با clue

    noun countable B2

    سرنخ، نشانه، راهنمایی

    If you give me a clue, I will solve the riddle.

    اگر سرنخی به من بدهی معما را حل خواهم کرد.

    The clue to our water problem is conservation.

    کلید حل مسئله‌ی آب ما، صرفه‌جویی است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The police searched the killer's house but found no clues.

    پلیس خانه‌ی قاتل را جستجو کرد؛ ولی مدرکی به دست نیاورد.

    I have no clues as to the cause.

    درمورد علت آن اصلاً روحم خبردار نیست.

    verb - transitive

    سرنخ‌ دادن، سرنخ‌نویسی کردن (پازل)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    She spent hours carefully cluing every word in the crossword.

    او ساعت‌ها وقت گذاشت تا با دقت برای هر واژه‌ی جدول، سرنخ طراحی کند.

    Good cluing can make even a simple puzzle fun and engaging.

    سرنخ دادن خوب می‌تواند حتی معمایی ساده را هم جذاب و سرگرم‌کننده کند.

    verb - transitive informal

    انگلیسی آمریکایی راهنمایی کردن، آگاه کردن، خبر دادن، اطلاع دادن

    clue me on how it works.

    درمورد طرز کار آن مرا راهنمایی کن.

    The teacher clued the students about the importance of the upcoming exam.

    معلم، دانش‌آموزان را درباره‌ی اهمیت امتحان پیش‌رو آگاه کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clue

    1. noun hint, evidence
      Synonyms:
      sign indication suggestion trace hint mark notion lead evidence tip suspicion pointer inkling intimation proof track key telltale print tip-off wind dead giveaway hot lead solution
    1. verb give information
      Synonyms:
      tell inform notify advise warn indicate suggest hint point to apprise acquaint fill in intimate wise up give the lowdown give the skinny on leave evidence leave trace leave tracks lead to post
      Antonyms:
      hide keep secret

    سوال‌های رایج clue

    گذشته‌ی ساده clue چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده clue در زبان انگلیسی clued است.

    شکل سوم clue چی میشه؟

    شکل سوم clue در زبان انگلیسی clued است.

    شکل جمع clue چی میشه؟

    شکل جمع clue در زبان انگلیسی clues است.

    وجه وصفی حال clue چی میشه؟

    وجه وصفی حال clue در زبان انگلیسی cluing است.

    سوم‌شخص مفرد clue چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد clue در زبان انگلیسی clues است.

    ارجاع به لغت clue

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «clue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clue

    لغات نزدیک clue

    • - clubwoman
    • - cluck
    • - clue
    • - clueless
    • - clumber (spaniel)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.