با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Telltale

ˈtelteɪl ˈtelteɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    گویا، آشکارساز، نمایانگر، مشخص، واضح، آشکار
    • - The telltale smell of cigarette smoke showed that somebody had recently been in the room.
    • - بوی مشخص سیگار نشان می‌داد اخیراً کسی در اتاق بوده است.
    • - the telltale signs of exhaustion
    • - نشانه‌های آشکار خستگی
  • adjective noun countable
    سخن‌چین، خبرچین
  • noun countable
    نشان، نشانه، گواه، علامت، دلالت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد telltale

  1. adjective revealing
    Synonyms: disclosing, evidential, giveaway, indicatory, informative, meaningful, pointing to, prognostic, significant, significatory, suggestive

ارجاع به لغت telltale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «telltale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/telltale

لغات نزدیک telltale

پیشنهاد بهبود معانی