با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Suggestive

    səˈdʒestɪv səˈdʒestɪv
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more suggestive

    • صفت عالی:

      most suggestive

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    اشاره‌کننده، دلالت‌کننده، وسوسه‌آمیز
    - She gave us a suggestive look and closed the door.
    - نگاه غمزه‌آمیزی به ما کرد و در را بست.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد suggestive

    1. adjective signifying
      Synonyms: evocative, evocatory, expressive, giving an inkling, indicative, intriguing, pregnant, redolent, remindful, reminiscent, significative, symbolic, symptomatic
      Antonyms: meaningless, simple
    2. adjective dirty, vulgar
      Synonyms: bawdy, blue, broad, erotic, immodest, improper, indecent, indelicate, obscene, off-color, provocative, prurient, racy, ribald, risqué, rude, seductive, sexy, shady, tempting, titillating, unseemly, wicked
      Antonyms: clean, moral, unprovocative

    لغات هم‌خانواده suggestive

    ارجاع به لغت suggestive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suggestive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suggestive

    لغات نزدیک suggestive

    پیشنهاد بهبود معانی