با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Provocative

prəˈvɑːkət̬ɪv prəˈvɒkətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more provocative
  • صفت عالی:

    most provocative

معنی و نمونه‌جمله

محرک، برانگیزنده، عصبانی‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- one of the most provocative novels of the year
- یکی از بحث‌انگیزترین رمان‌های سال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد provocative

  1. adjective aggravating
    Synonyms: annoying, challenging, disturbing, exciting, galling, goading, heady, incensing, inciting, influential, inspirational, insulting, intoxicating, offensive, outrageous, provoking, pushing, spurring, stimulant, stimulating
    Antonyms: repressive, suppressive, unprovocative
  2. adjective sexually stimulating
    Synonyms: alluring, arousing, enchanting, erotic, exciting, heady, interesting, intoxicating, intriguing, inviting, seductive, sexy, stimulating, suggestive, tantalizing, tempting
    Antonyms: unexciting, unprovocative, unstimulating

ارجاع به لغت provocative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «provocative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/provocative

لغات نزدیک provocative

پیشنهاد بهبود معانی