آخرین به‌روزرسانی:

Alluring

əˈlʊrɪŋ əˈlʊərɪŋ

گذشته‌ی ساده:

allured

شکل سوم:

allured

سوم‌شخص مفرد:

allures

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فریبنده، تطمیع‌کننده، فریبا، جذاب، گیرا، هوس‌انگیز، اغواکننده، وسوسه‌انگیز، افسونگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an alluring beauty

زیبایی افسونگر

The life in a big city is alluring for the young people.

زندگی در شهر بزرگ برای افراد جوان وسوسه‌انگیز است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alluring

  1. adjective attractive
    Synonyms:
    charming attractive winning enticing tempting magnetic captivating seductive beguiling bewitching

ارجاع به لغت alluring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alluring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alluring

لغات نزدیک alluring

پیشنهاد بهبود معانی