گذشتهی ساده:
alluredشکل سوم:
alluredسومشخص مفرد:
alluresفریبنده، تطمیعکننده، فریبا، جذاب، گیرا، هوسانگیز، اغواکننده، وسوسهانگیز، افسونگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an alluring beauty
زیبایی افسونگر
The life in a big city is alluring for the young people.
زندگی در شهر بزرگ برای افراد جوان وسوسهانگیز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «alluring» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alluring