امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Allure

əˈlʊr əˈljʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    allured
  • شکل سوم:

    allured
  • سوم‌شخص مفرد:

    allures
  • وجه وصفی حال:

    alluring
  • شکل جمع:

    allures

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
به طمع انداختن، تطمیع کردن، شیفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Weak men are allured by the promise of wealth.
- نوید ثروت مردان ضعیف‌النفس را اغوا می‌کند.
- the allure of wealth and power
- تطمیع ثروت و قدرت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد allure

  1. noun appeal
    Synonyms:
    attraction bedroom eyes charisma charm come-hither look come-on enchantment enticement glamor inveiglement lure magnetism seductiveness temptation the jazz
  1. verb entice
    Synonyms:
    attract bait beguile bewitch cajole captivate charm coax come on decoy draw enchant entrap fascinate hook inveigle lead on lure magnetize persuade pull seduce suck in sweep off feet tempt turn on wile win over
    Antonyms:
    deter discourage dissuade prevent repel threaten turn off warn

ارجاع به لغت allure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «allure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/allure

لغات نزدیک allure

پیشنهاد بهبود معانی