آیکن بنر

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Turn On

tɜrn ɑn tɜːn ɒn

گذشته‌ی ساده:

turned on

شکل سوم:

turned on

سوم‌شخص مفرد:

turns on

وجه وصفی حال:

turning on

معنی turn on | جمله با turn on

phrasal verb

ابراز کردن، نشان دادن، به نمایش گذاشتن، متجلی کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

She really turned on her creativity for the art competition.

او واقعاً خلاقیت خود را در مسابقه‌ی هنری نشان داد.

During the presentation, he turned on his confidence to impress the audience.

درطول ارائه، او اعتمادبه‌نفس خود را به نمایش گذاشت تا مخاطبان را تحت‌تأثیر قرار دهد.

phrasal verb

حمله کردن، انتقاد کردن، برخورد کردن، یورش بردن (ناگهانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

During the meeting, he turned on his colleagues over a minor mistake.

در جلسه به‌خاطر اشتباهی کوچک به همکارانش حمله کرد.

She turned on me without any warning, accusing me of lying.

او بدون هیچ هشداری ناگهان سر من آمد و مرا به دروغ‌گویی متهم کرد.

phrasal verb

وابسته بودن، بستگی داشتن، مشروط بودن، تعیین شدن توسط چیزی دیگر

The final award turns on the judges’ evaluation of each performance.

جوایز نهایی توسط ارزیابی داوران از هر اجرا تعیین می‌شود.

The decision to launch the product turns on market research results.

تصمیم برای عرضه‌ی محصول، مشروط به نتایج تحقیقات بازار است.

phrasal verb informal

برانگیختن، تحریک کردن، هیجان‌زده کردن، حشری کردن

Tall men really turn me on.

مردان قدبلند واقعاً مرا تحریک می‌کنند.

Different things turn on different people.

چیزهای مختلف، افراد مختلف را حشری می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد turn on

  1. verb start the operation of

ارجاع به لغت turn on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turn on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turn on

لغات نزدیک turn on

پیشنهاد بهبود معانی