گذشتهی ساده:
stimulatedشکل سوم:
stimulatedسومشخص مفرد:
stimulatesوجه وصفی حال:
stimulatingتحریک کردن، تهییج کردن، انگیختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His speech stimulated the students into studying more.
نطق او شاگردان را ترغیب کرد که بیشتر درس بخوانند.
to stimulate the people's interest
توجه مردم را برانگیختن
a stimulating discussion
بحثی شوقانگیز
a hormone that stimulates growth
هورمونی که رشد را زیاد میکند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stimulate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stimulate