با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Arouse

əˈraʊz əˈraʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aroused
  • شکل سوم:

    aroused
  • سوم شخص مفرد:

    arouses
  • وجه وصفی حال:

    arousing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive C2
    بیدار کردن، برانگیختن، تحریک کردن
    • - The sound of sirens aroused us from sleep.
    • - صدای آژیر ما را از خواب پراند.
    • - Her strange behavior aroused our suspicions.
    • - رفتار عجیب او موجب بدگمانی ما شد.
    • - to arouse pity
    • - برانگیختن (حس) ترحم
    • - Her bare legs aroused the old man.
    • - ران‌های برهنه‌ی او پیرمرد را تحریک کرد.
    • - to become aroused
    • - شهوتی یا تحریک شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arouse

  1. verb excite, entice
    Synonyms: agitate, alert, animate, awaken, call, challenge, electrify, enliven, fire up, foment, foster, goad, heat up, incite, inflame, instigate, kindle, move, provoke, rally, rouse, send, spark, spur, stimulate, stir, thrill, turn on, waken, wake up, warm, whet, whip up, work up
    Antonyms: bore, calm, lull, quiet

ارجاع به لغت arouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arouse

لغات نزدیک arouse

پیشنهاد بهبود معانی