امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Arouse

əˈraʊz əˈraʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aroused
  • شکل سوم:

    aroused
  • سوم‌شخص مفرد:

    arouses
  • وجه وصفی حال:

    arousing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
بیدار کردن، برانگیختن، تحریک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The sound of sirens aroused us from sleep.
- صدای آژیر ما را از خواب پراند.
- Her strange behavior aroused our suspicions.
- رفتار عجیب او موجب بدگمانی ما شد.
- to arouse pity
- برانگیختن (حس) ترحم
- Her bare legs aroused the old man.
- ران‌های برهنه‌ی او پیرمرد را تحریک کرد.
- to become aroused
- شهوتی یا تحریک شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arouse

  1. verb excite, entice
    Synonyms:
    stimulate excite stir move provoke rouse spur instigate incite animate foment fire up inflame goad whet challenge electrify spark thrill enliven awaken warm rally agitate kindle alert call work up entice send heat up wake up turn on foster whip up
    Antonyms:
    calm bore quiet lull

ارجاع به لغت arouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arouse

لغات نزدیک arouse

پیشنهاد بهبود معانی