آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rouse

raʊz raʊz raʊz raʊz

معنی rouse | جمله با rouse

noun verb - transitive verb - intransitive adverb

رم دادن، از خواب بیدار شدن، حرکت دادن، به‌هم زدن، به‌هیجان درآوردن، میگساری، بیداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Bugle sounds roused the deer out of the thicket and onto the plain.

صدای شیپور آهوها را از بیشه به دشت راند.

The boat roused the wild ducks into flight.

قایق اردک‌های وحشی را به پرواز درآورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The noise roused her from sleep.

صدا او را از خواب بیدار کرد.

Iraj roused up his brothers who were still in bed.

ایرج برادران خود را که هنوز در رختخواب بودند بلند کرد.

a rousing poetry

یک شعر شورانگیز

The speaker tried to rouse his listeners into rebellion.

سخنران کوشید که شنوندگان خود را تحریک به شورش کند.

Our indignation rouses at that spectacle.

آن منظره خشم ما را بیشتر می‌کند.

I avoid my father when he is roused.

هنگامی که غضبناک است دم چک پدرم نمی‌روم.

a rouse of loud noises

شور سروصداهای بلند

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rouse

  1. verb wake
    Antonyms:

ارجاع به لغت rouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rouse

لغات نزدیک rouse

پیشنهاد بهبود معانی