آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Craze

kreɪz kreɪz

شکل جمع:

crazes

معنی craze | جمله با craze

noun verb - transitive adverb

دیوانه کردن، فکر کسی را مختل کردن، دیوانگی، شور، شوق، ترک، شکاف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He is crazed by too much drink.

مشروب زیاد او را دیوانه کرده است.

The horses were crazed by thirst and constant shelling.

تشنگی و گلوله‌باران مداوم اسب‌ها را دیوانه کرده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

craze for money

جنون پول

a sudden craze for short skirts

شور و شوق ناگهانی برای دامن کوتاه

She was in a craze with extreme pain.

او از شدت درد حواسش را از دست داده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد craze

  1. noun fad, strong interest
    Synonyms:

سوال‌های رایج craze

شکل جمع craze چی میشه؟

شکل جمع craze در زبان انگلیسی crazes است.

ارجاع به لغت craze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «craze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/craze

لغات نزدیک craze

پیشنهاد بهبود معانی