فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hostage

ˈhɑːstɪdʒ ˈhɒstɪdʒ

شکل جمع:

hostages

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2

گرو، گروگان، شخص گروی، وثیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to take hostages

گروگان گرفتن

The hostages were released.

گروگانها آزاد شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hostage

  1. noun person held captive until captor’s demand is met
    Synonyms:
    prisoner captive victim pawn pledge security surety guaranty token scapegoat sacrificial lamb
    Antonyms:
    captor

Idioms

give hostages to fortune

عیال‌وار بودن، مسئول خانواده بودن

ارجاع به لغت hostage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hostage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hostage

لغات نزدیک hostage

پیشنهاد بهبود معانی