آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ مهر ۱۴۰۳

    Host

    hoʊst həʊst

    گذشته‌ی ساده:

    hosted

    شکل سوم:

    hosted

    سوم‌شخص مفرد:

    hosts

    وجه وصفی حال:

    hosting

    شکل جمع:

    hosts

    معنی host | جمله با host

    noun countable B2

    میزبان، صاحب‌خانه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Atlanta was the host to the Olympics.

    شهر آتلانتا میزبان مسابقات المپیک بود.

    The guests had a fight with the host.

    مهمان‌ها با صاحب‌خانه دعوایشان شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The host saw us off at the door.

    میزبان ما را تا دم در مشایعت کرد.

    the host country

    کشور میزبان

    The host of tonight's program is Mr. Ansari.

    میزبان برنامه‌ی امشب آقای انصاری هستند.

    noun countable

    گروه، دسته، سپاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The host of soldiers assembled on the battlefield, ready for battle.

    دسته‌ی سربازان در میدان جنگ دور هم گرد آمدند و آماده‌ی رزم بودند.

    the destruction of Pharaoh's host

    نابودی سپاه فرعون

    noun countable

    زیست‌شناسی میزبان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    Some parasites provide protection for their hosts.

    برخی انگل‌ها از میزبان خود حراست می‌کنند.

    The host was weakened by the presence of the parasite.

    میزبان به خاطر حضور انگل ضعیف شده بود.

    noun countable

    کامپیوتر میزبان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    The host of the website was experiencing technical difficulties.

    میزبان وب‌سایت دچار مشکلات فنی شده بود.

    That website was migrated to a new host to improve performance and security.

    آن وب‌سایت برای بهبود عملکرد و امنیت به یک میزبان جدید انتقال یافت.

    verb - transitive

    میزبانی کردن، پذیرایی کردن، میزبان بودن

    Tehran hosted the Asian Games.

    تهران میزبانی مسابقات آسیایی را به عهده داشت.

    He plans to host a webinar on digital marketing strategies.

    او قصد دارد که وبیناری را در مورد استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال میزبانی کند.

    noun countable

    بسیار زیاد، تعداد زیادی از، انبوهی از، بسیاری از، شمار زیادی از

    A whole host of children began to sing.

    انبوهی از کودکان شروع کردند به آواز خواندن.

    The garden attracted a host of colorful butterflies.

    باغ پروانه‌های رنگارنگ بسیاری را به خود جذب کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A host of stars twinkled in the night sky.

    شمار زیادی از ستاره‌ها در آسمان شب چشمک می‌زدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد host

    1. noun person who entertains, performs
      Synonyms:
      entertainer presenter emcee moderator manager keeper owner proprietor innkeeper person of the house anchor person anchor
      Antonyms:
      visitor guest
    1. noun large group
      Synonyms:
      crowd gathering group multitude throng flock swarm horde army legion drove array crush score cloud myriad rout
    1. verb entertain, accommodate
      Synonyms:
      treat accommodate introduce present receive throw a party wine and dine do the honors pick up the check spread oneself

    Collocations

    lord of hosts

    خداوند، پروردگار

    Idioms

    heavenly host (or hosts of heaven)

    فرشتگان

    سوال‌های رایج host

    گذشته‌ی ساده host چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده host در زبان انگلیسی hosted است.

    شکل سوم host چی میشه؟

    شکل سوم host در زبان انگلیسی hosted است.

    شکل جمع host چی میشه؟

    شکل جمع host در زبان انگلیسی hosts است.

    وجه وصفی حال host چی میشه؟

    وجه وصفی حال host در زبان انگلیسی hosting است.

    سوم‌شخص مفرد host چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد host در زبان انگلیسی hosts است.

    ارجاع به لغت host

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «host» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/host

    لغات نزدیک host

    • - hospitalize
    • - hospitaller
    • - host
    • - hosta
    • - hostage
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.