گذشتهی ساده:
hospitalizedشکل سوم:
hospitalizedسومشخص مفرد:
hospitalizesوجه وصفی حال:
hospitalizingبستری کردن، در بیمارستان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She refused to be hospitalized.
اجازه نداد که او را در بیمارستان بستری کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hospitalize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hospitalize