با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Proprietor

prəˈpraɪət̬ər prəˈpraɪətə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
مالک، ملاک، متصرف، صاحب حق طبق کتاب
- the proprietor of the restaurant
- صاحب رستوران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proprietor

  1. noun person who owns something
    Synonyms: freeholder, front office, holder, land owner, meal ticket, owner, possessor, proprietary, titleholder
    Antonyms: customer

ارجاع به لغت proprietor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proprietor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proprietor

لغات نزدیک proprietor

پیشنهاد بهبود معانی