Proprietary

prəˈpraɪəteri prəˈpraɪətri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more proprietary
  • صفت عالی:

    most proprietary

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
اختصاصی، متعلق به ملاک، وابسته به مالک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- proprietary rights
- حقوق مالکیت
- the garden's proprietary looked and saw
- خداوند بستان نظر کرد و دید
- a proprietary nursing home
- آسایشگاه خصوصی سالمندان
- a proprietary medicine
- دارویی که در انحصار شرکت به‌خصوصی است
- proprietary right of manufacture
- حق انحصاری تولید
- "Kodak" is a proprietary name and others cannot use it.
- «کداک» نام انحصاری است و دیگران نمی‌توانند از آن استفاده کنند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proprietary

  1. adjective Protected by trademark or patent or copyright; made or produced or distributed by one having exclusive rights
    Synonyms: fashionable, restrictive, established
    Antonyms: nonproprietary
  2. noun An unincorporated business owned by a single person who is responsible for its liabilities and entitled to its profits
    Synonyms: proprietorship

ارجاع به لغت proprietary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proprietary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proprietary

لغات نزدیک proprietary

پیشنهاد بهبود معانی