آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Restrictive

rɪˈstrɪktɪv rɪˈstrɪktɪv

معنی restrictive | جمله با restrictive

adjective C2

محدودکننده، محدودسازنده، پیشگیر، پیشگیری‌کننده، بازدارنده، دست‌وپاگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The new diet plan was too restrictive, only allowing participants to eat a limited number of foods.

برنامه‌ی غذایی جدید زیاد از حد دست‌وپاگیر بود و به شرکت‌کنندگان فقط اجازه‌ی خوردن چند غذای محدود را می‌داد.

The government implemented a series of restrictive measures to control the spread of the virus.

دولت یک سلسله تدابیر بازدارنده را برای کنترل پخش ویروس اجرا کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

restrictive regulations

مقرارت دست‌وپاگیر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد restrictive

  1. adjective contrary
    Antonyms:
    unrestrictive
  1. adjective provisional
    Synonyms:
    limiting qualificatory definitive

لغات هم‌خانواده restrictive

سوال‌های رایج restrictive

معنی restrictive به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی restrictive در زبان انگلیسی به معنای «محدودکننده» یا «بازدارنده» ترجمه می‌شود.

این صفت برای توصیف قوانینی، شرایط، مقررات، سیاست‌ها یا وسایلی به کار می‌رود که آزادی عمل، دسترسی یا گزینه‌های موجود را کاهش می‌دهند. چیزی که restrictive است، معمولاً مانع از انعطاف‌پذیری، گستردگی یا تنوع رفتار، انتخاب یا عملکرد می‌شود. ریشه‌ی این واژه از فعل restrict به معنای «محدود کردن» گرفته شده و مفهوم محدودیت و کنترل را به‌خوبی منتقل می‌کند.

در حوزه‌ی قوانین و سیاست‌ها، مقررات restrictive ممکن است آزادی‌های فردی یا فعالیت‌های اقتصادی را محدود کنند. برای مثال، محدودیت‌های تجاری، مقررات سخت‌گیرانه برای انتشار محتوا یا محدودیت‌های ورود و خروج افراد به یک کشور نمونه‌هایی از کاربرد این واژه هستند. این نوع محدودیت‌ها گاهی برای حفاظت از منابع، امنیت یا نظم عمومی ضروری‌اند، اما در عین حال می‌توانند آزادی‌ها یا نوآوری‌ها را کاهش دهند.

در زمینه‌های آموزشی یا کاری، یک محیط restrictive ممکن است موجب کاهش خلاقیت، ابتکار و انگیزه‌ی افراد شود. برای مثال، برنامه‌های آموزشی با قوانین بسیار سخت‌گیرانه یا محل کار با سیاست‌های انعطاف‌ناپذیر می‌تواند توانایی فرد در بروز استعدادها و نوآوری را محدود کند. از این رو، تعادل میان چارچوب‌های لازم و آزادی عمل، عامل کلیدی در ایجاد محیط‌های مؤثر و سازنده است.

در علوم پزشکی یا رژیم‌های غذایی، واژه‌ی restrictive نیز کاربرد دارد. رژیم‌های محدودکننده یا داروهای محدودکننده به معنای محدود کردن مصرف مواد غذایی یا کنترل دقیق شرایط برای دستیابی به هدف خاص درمانی یا سلامت است. در این کاربرد، محدودیت با هدف بهبود وضعیت و پیشگیری از پیامدهای منفی اعمال می‌شود، بنابراین جنبه‌ای مثبت و محافظتی نیز دارد.

restrictive مفهومی است که با محدودیت، کنترل و کاهش آزادی عمل مرتبط است، اما کاربرد آن می‌تواند هم منفی (مانع رشد و نوآوری) و هم مثبت (حفاظت، کنترل و نظم) باشد. این واژه یادآور اهمیت تعادل میان آزادی و محدودیت است و نشان می‌دهد که اعمال محدودیت، اگر به‌درستی طراحی شود، می‌تواند ابزار کارآمدی برای رسیدن به اهداف مشخص باشد.

ارجاع به لغت restrictive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «restrictive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restrictive

لغات نزدیک restrictive

پیشنهاد بهبود معانی