محدودکننده، محدودسازنده، پیشگیر، پیشگیریکننده، بازدارنده، دستوپاگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new diet plan was too restrictive, only allowing participants to eat a limited number of foods.
برنامهی غذایی جدید زیاد از حد دستوپاگیر بود و به شرکتکنندگان فقط اجازهی خوردن چند غذای محدود را میداد.
The government implemented a series of restrictive measures to control the spread of the virus.
دولت یک سلسله تدابیر بازدارنده را برای کنترل پخش ویروس اجرا کرد.
restrictive regulations
مقرارت دستوپاگیر
کلمهی restrictive در زبان انگلیسی به معنای «محدودکننده» یا «بازدارنده» ترجمه میشود.
این صفت برای توصیف قوانینی، شرایط، مقررات، سیاستها یا وسایلی به کار میرود که آزادی عمل، دسترسی یا گزینههای موجود را کاهش میدهند. چیزی که restrictive است، معمولاً مانع از انعطافپذیری، گستردگی یا تنوع رفتار، انتخاب یا عملکرد میشود. ریشهی این واژه از فعل restrict به معنای «محدود کردن» گرفته شده و مفهوم محدودیت و کنترل را بهخوبی منتقل میکند.
در حوزهی قوانین و سیاستها، مقررات restrictive ممکن است آزادیهای فردی یا فعالیتهای اقتصادی را محدود کنند. برای مثال، محدودیتهای تجاری، مقررات سختگیرانه برای انتشار محتوا یا محدودیتهای ورود و خروج افراد به یک کشور نمونههایی از کاربرد این واژه هستند. این نوع محدودیتها گاهی برای حفاظت از منابع، امنیت یا نظم عمومی ضروریاند، اما در عین حال میتوانند آزادیها یا نوآوریها را کاهش دهند.
در زمینههای آموزشی یا کاری، یک محیط restrictive ممکن است موجب کاهش خلاقیت، ابتکار و انگیزهی افراد شود. برای مثال، برنامههای آموزشی با قوانین بسیار سختگیرانه یا محل کار با سیاستهای انعطافناپذیر میتواند توانایی فرد در بروز استعدادها و نوآوری را محدود کند. از این رو، تعادل میان چارچوبهای لازم و آزادی عمل، عامل کلیدی در ایجاد محیطهای مؤثر و سازنده است.
در علوم پزشکی یا رژیمهای غذایی، واژهی restrictive نیز کاربرد دارد. رژیمهای محدودکننده یا داروهای محدودکننده به معنای محدود کردن مصرف مواد غذایی یا کنترل دقیق شرایط برای دستیابی به هدف خاص درمانی یا سلامت است. در این کاربرد، محدودیت با هدف بهبود وضعیت و پیشگیری از پیامدهای منفی اعمال میشود، بنابراین جنبهای مثبت و محافظتی نیز دارد.
restrictive مفهومی است که با محدودیت، کنترل و کاهش آزادی عمل مرتبط است، اما کاربرد آن میتواند هم منفی (مانع رشد و نوآوری) و هم مثبت (حفاظت، کنترل و نظم) باشد. این واژه یادآور اهمیت تعادل میان آزادی و محدودیت است و نشان میدهد که اعمال محدودیت، اگر بهدرستی طراحی شود، میتواند ابزار کارآمدی برای رسیدن به اهداف مشخص باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «restrictive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restrictive