آخرین به‌روزرسانی:

Confining

گذشته‌ی ساده:

confined

شکل سوم:

confined

سوم‌شخص مفرد:

confines

معنی

adjective C2

محدودکننده، بازدارنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confining

  1. noun restricting
    Synonyms:
    restraining enclosing imprisoning detaining bounding

سوال‌های رایج confining

گذشته‌ی ساده confining چی میشه؟

گذشته‌ی ساده confining در زبان انگلیسی confined است.

شکل سوم confining چی میشه؟

شکل سوم confining در زبان انگلیسی confined است.

سوم‌شخص مفرد confining چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد confining در زبان انگلیسی confines است.

ارجاع به لغت confining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confining

لغات نزدیک confining

پیشنهاد بهبود معانی