امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Confirm

kənˈfɜrːm kənˈfɜːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    confirmed
  • شکل سوم:

    confirmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    confirms
  • وجه وصفی حال:

    confirming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1
تأیید کردن، تصدیق کردن، تثبیت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- My suspicion was confirmed.
- سوء ظن من درست در آمد.
- He confirmed the rumors about his resignation.
- او شایعات مربوط به استعفای خود را تأیید کرد.
- You must confirm your reservation forty-eight hours before your flight.
- باید چهل و هشت ساعت قبل از پرواز پیش‌گزین (رزرواسیون) خود را تأیید کنید.
- The parliament confirmed his appointment.
- مجلس انتصاب او را تصویب کرد.
- They looked around to confirm that they were alone.
- آن‌ها به اطراف نگاه کردند تا مطمئن شوند که تنها هستند.
- He was confirmed in a small Catholic church.
- او در یک کلیسای کوچک کاتولیک به عضویت در آمد.
- What you said confirms me in my view that he should not be hired.
- آنچه که شما گفتید نظر مرا در مورد عدم استخدام او استوارتر می‌کند.
- Confirm your name, please.
- لطفاً نامتان را وارد کنید.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confirm

  1. verb ratify, validate, prove
    Synonyms:
    affirm approve attest authenticate back bear out bless buy certify check check out circumstantiate corroborate debunk double-check endorse establish explain give green light give high sign give stamp of approval give the go-ahead give the nod justify lap up make good make sure okay rubber-stamp sanction settle sign sign off on size up subscribe substantiate support thumbs up underpin uphold verify vouch warrant witness
    Antonyms:
    annul cancel contradict destroy disprove invalidate oppose veto void
  1. verb reinforce
    Synonyms:
    assure buttress clinch establish fix fortify invigorate make firm settle strengthen
    Antonyms:
    contradict deny destroy oppose repudiate void

Collocations

لغات هم‌خانواده confirm

  • verb - transitive
    confirm

ارجاع به لغت confirm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confirm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confirm

لغات نزدیک confirm

پیشنهاد بهبود معانی