به تصویب رساندن، تصویب کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The parliament ratified the treaty.
مجلس قرارداد را تصویب کرد.
They ratified his nomination.
آنان نامزدی او را تأیید کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ratify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ratify