Rating

ˈreɪtɪŋ ˈreɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    rates
  • شکل جمع:

    ratings

معنی

noun C1
سرزنش، دسته‌بندی، درجه، رتبه، نرخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rating

  1. noun grade
    Synonyms:
    level degree class category mark score rank order standard assessment judgment valuation appraisal classification tier

لغات هم‌خانواده rating

ارجاع به لغت rating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rating

لغات نزدیک rating

پیشنهاد بهبود معانی