گذشتهی ساده:
ratedشکل سوم:
ratedسومشخص مفرد:
ratesوجه وصفی حال:
ratingشکل جمع:
ratesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- درهرصورت، درهرحال، هرطوریکه شده 2- لااقل، دست کم
(میزان کاهش هر عامل متغیر جوی در اثر زیاد شدن ارتفاع) میزان کاهش نیواری، میزان کاهش هر متغیر جوی به ازای واحد ارتفاع
تنزیل اضافی، تنزیل پیشنگر
اندازهی بهرهی، پایهی درصد بهرهی پایه، میزان بهرهی پایه
نرخ تسعیر
میزان بهرهی سپرده
نرخ شناور (مطابق با بازار روز)
نرخ بهره
نرخ کاهش می یابد
افزایش نرخ
نرخ تولد
نرخ جرم و جنایت
(انگلیس) تند، سریع
(انگلیس - عامیانه) بسیار سریع، مثل برق
با این حساب، با این رویه، با این وضعیت، با این شرایط، با این روند، با این وجود، بر این روال، بدین طریق، اگر وضع این چنین باشد، در این صورت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rate