با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Interest Rate

ˈɪntrɪst ˌreɪt ˈɪntrest ˌreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    اقتصاد نرخ بهره
    • - The Federal Reserve recently lowered the interest rate.
    • - فدرال رزرو اخیراً نرخ بهره را کاهش داد.
    • - I compared several savings accounts and chose the one with the highest interest rate.
    • - من حساب‌های پس‌انداز زیادی را مقایسه کردم و آن موردی را انتخاب کردم که بیشترین نرخ بهره را داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد interest rate

  1. noun sum charged for use of money
    Synonyms: annual percentage rate, bank rate, borrowing rate, interest, lending rate, price of money, prime interest rate, prime rate, rate of interest

ارجاع به لغت interest rate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interest rate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interest-rate

لغات نزدیک interest rate

پیشنهاد بهبود معانی