آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Assay

əˈseɪ əˈseɪ əˈseɪ

گذشته‌ی ساده:

assayed

شکل سوم:

assayed

سوم‌شخص مفرد:

assays

وجه وصفی حال:

assaying

شکل جمع:

assays

معنی assay | جمله با assay

noun verb - transitive adverb

سنجش، آزمایش، امتحان، عیارگری، طعم و مزه‌چشی،مزمزه، کوشش، سعی، سنجیدن، عیار گرفتن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، بازجویی کردن، تحقیق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

to assay an event

بررسی یک رخداد

to assay the scientific discoveries of the last decade

بررسی کشفیات علمی دهه‌ی اخیر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

War can assay a man's courage.

جنگ می‌تواند شجاعت مرد را در بوته‌ی آزمایش قرار دهد.

to make an assay of an ore

میزان فلز خاک معدنی را سنجیدن

This ore assays high in gold.

میزان طلای این خاک معدنی زیاد است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assay

سوال‌های رایج assay

گذشته‌ی ساده assay چی میشه؟

گذشته‌ی ساده assay در زبان انگلیسی assayed است.

شکل سوم assay چی میشه؟

شکل سوم assay در زبان انگلیسی assayed است.

شکل جمع assay چی میشه؟

شکل جمع assay در زبان انگلیسی assays است.

وجه وصفی حال assay چی میشه؟

وجه وصفی حال assay در زبان انگلیسی assaying است.

سوم‌شخص مفرد assay چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد assay در زبان انگلیسی assays است.

ارجاع به لغت assay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assay

لغات نزدیک assay

پیشنهاد بهبود معانی