آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ مهر ۱۴۰۳

    Size

    saɪz saɪz

    گذشته‌ی ساده:

    sized

    شکل سوم:

    sized

    سوم‌شخص مفرد:

    sizes

    وجه وصفی حال:

    sizing

    شکل جمع:

    sizes

    معنی size | جمله با size

    noun countable uncountable A2

    اندازه، قد، مقدار، قالب، سایز، تعداد

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    the size of a tree

    اندازه‌ی یک درخت

    boys who are all the same size

    پسرانی که همه یک اندازه هستند

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to measure the size of a box

    جعبه را اندازه گرفتن

    a size 7 hat

    کلاه سایز هفت

    These shoes are two sizes large for me.

    این کفش‌ها دو شماره برای من بزرگ هستند.

    What size dress do you wear?

    اندازه‌ی پیراهن شما چیست؟

    a bank account of considerable size

    یک حساب بانکی کلان

    Few of the fish attain any size.

    تعداد کمی از ماهی‌ها بزرگ می‌شوند.

    By the age of twenty he had attained full size.

    در بیست سالگی به رشد کامل رسید.

    an increase in the size of the student body

    افزایش تعداد دانشجویان

    the size of his power and potentialities

    میزان قدرت و امکانات او

    verb - transitive verb - intransitive

    رده‌بندی کردن برحسب اندازه، برآورد کردن، اندازه کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    She decided to size the fabric before cutting it.

    او تصمیم گرفت که قبل‌از بریدن پارچه، آن را اندازه بگیرد.

    Please size the images to ensure they fit the webpage layout.

    لطفا اندازه‌ی تصاویر را برآورد کنید تا مطمئن شوید که با طرح صفحه‌ی وب مطابقت دارند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد size

    1. noun extent or bulk of some dimension
      Synonyms:
      amount extent area volume capacity magnitude dimensions measurement length width height breadth range scope mass content body proportion spread greatness largeness bigness amplitude extension stretch diameter caliber stature intensity immensity vastness enormity hugeness admeasurement proportions substance substantiality tonnage voluminosity capaciousness

    Phrasal verbs

    size up

    (با دقت و توجه) ارزیابی کردن، سنجیدن، سبک‌سنگین کردن، محک زدن، برانداز کردن، برآورد کردن

    Collocations

    of a size

    هم اندازه، به یک اندازه

    Idioms

    cut of size

    (عامیانه) سر جای خود نشاندن، نوک کسی را چیدن، ادب کردن

    سوال‌های رایج size

    گذشته‌ی ساده size چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده size در زبان انگلیسی sized است.

    شکل سوم size چی میشه؟

    شکل سوم size در زبان انگلیسی sized است.

    شکل جمع size چی میشه؟

    شکل جمع size در زبان انگلیسی sizes است.

    وجه وصفی حال size چی میشه؟

    وجه وصفی حال size در زبان انگلیسی sizing است.

    سوم‌شخص مفرد size چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد size در زبان انگلیسی sizes است.

    ارجاع به لغت size

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «size» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/size

    لغات نزدیک size

    • - sizable
    • - sizar
    • - size
    • - size up
    • - sizeable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.