آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Stature

ˈstætʃər ˈstætʃə

معنی stature | جمله با stature

noun

قد، قامت، رفعت، مقام، قدر و قیمت، ارتفاع طبیعی بدن حیوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

in stature he was like a straight cedar

به بالا چو سرو سهی بود او

a man of tall stature

مرد بالا بلند (قد بلند)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a poet of great stature

شاعری بسیار ارجمند

Her honesty increased her political stature.

صداقت او ارج سیاسی او را افزایش داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stature

ارجاع به لغت stature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stature

لغات نزدیک stature

پیشنهاد بهبود معانی