شکل جمع:
virtuesتقوا، پرهیزکاری، پاکدامنی، عفت، فضیلت، ستودگی، هژیری
the many virtues of fasting
محسنات فراوان روزهگیری
... his faults and virtues are hidden
... عیب و هنرش نهفته باشد
his virtue is learning and humility.
حسن او دانش و افتادگی است.
woman of easy virtue
زن دستیافتنی
مزیت، برتری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the virtues of teaching as a profession
مزایای معلمی بهعنوان یک حرفه
(بهویژه دارو) خاصیت، اثر
the virtue of a medicine
خاصیت یک دارو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «virtue» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/virtue