زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Integrity

ɪnˈteɡrəti ɪnˈteɡrəti

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2

صداقت، درستی، راستی، پاک‌دامنی، امانت‌داری

His integrity would not allow him to steal.

امانت‌داری به او اجازه نمی‌داد که دزدی کند.

Integrity is doing the right thing, even when no one is watching.

پاک‌دامنی یعنی انجام کار درست حتی وقتی کسی ناظر نیست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a man of integrity

مردی امانتدار

noun uncountable formal

یکپارچگی، انسجام، تمامیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The emphasis should always be on the integrity and beauty of the poem.

تأکید باید همیشه روی انسجام و زیبایی شعر باشد.

The integrity of the data must be preserved.

یکپارچگی داده‌ها باید حفظ شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a country's territorial integrity

تمامیت ارضی یک کشور

the structural integrity of an aircraft

استحکام ساختاری هواپیما

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد integrity

  1. noun honor, uprightness
    Synonyms:
    honesty goodness virtue sincerity principle rectitude uprightness probity righteousness candor straightforwardness honestness honorableness forthrightness incorruptibility incorruption purity
    Antonyms:
    dishonesty dishonor corruption disgrace
  1. noun completeness
    Synonyms:
    totality wholeness unity perfection entireness absoluteness soundness stability cohesion coherence purity simplicity
    Antonyms:
    incompleteness

سوال‌های رایج integrity

معنی integrity به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «integrity» در زبان فارسی به «صداقت»، «درستی» یا «تمامیت» و «یکپارچگی» ترجمه می‌شود.

«Integrity» مفهومی است بسیار ارزشمند و بنیادین که در حوزه‌های اخلاق، شخصیت، حرفه‌ای‌گری و حتی مهندسی به کار می‌رود. در معنای اخلاقی و رفتاری، صداقت یا درستی به معنای پایبندی به اصول اخلاقی، راستگویی، شفافیت و انجام کار درست حتی زمانی که کسی نظاره‌گر نیست، است. فردی که از «integrity» برخوردار است، شخصی قابل اعتماد و مسئولیت‌پذیر است که تعهد به ارزش‌های اخلاقی خود را حفظ می‌کند.

در فضای کاری و حرفه‌ای، «integrity» به معنای حفظ استانداردهای اخلاقی در تعاملات شغلی، پایبندی به قوانین و مقررات، و انجام درست وظایف بدون تقلب یا دور زدن قوانین است. این ویژگی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های شخصیت حرفه‌ای و کلیدی برای ایجاد اعتماد میان همکاران، مشتریان و سازمان‌ها به شمار می‌آید. فقدان صداقت در محیط کاری می‌تواند منجر به کاهش اعتبار، ایجاد سوءتفاهم و حتی شکست پروژه‌ها شود.

از نظر مفهومی و فلسفی، «integrity» همچنین به معنی «تمامیت» یا «کمال» است؛ یعنی یکپارچگی و هماهنگی درونی که در آن تمام اجزای یک سیستم، سازمان یا شخص با هم هماهنگ و منسجم عمل می‌کنند. در مهندسی یا علوم کامپیوتر، این واژه به حفظ کامل بودن و عدم تغییر غیرمجاز داده‌ها یا سیستم‌ها اشاره دارد، به طوری که اطلاعات بدون نقص و سالم باقی بمانند.

«Integrity» در روابط انسانی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. افراد با صداقت، کسانی هستند که می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد و روابطی سالم، پایدار و شفاف با آن‌ها داشت. این ویژگی پایه‌ای برای ایجاد ارتباطات عمیق و متقابل است و نقش مهمی در شکل‌گیری محیط‌های خانوادگی، اجتماعی و کاری ایفا می‌کند.

«integrity» نه تنها یک ویژگی اخلاقی، بلکه یک اصل زندگی است که به فرد یا سازمان هویت، اعتبار و اصالت می‌بخشد. داشتن صداقت و تمامیت، نشانه‌ی بلوغ فکری، تعهد و مسئولیت‌پذیری است و از ارکان مهم پیشرفت و موفقیت در هر زمینه‌ای به شمار می‌آید.

ارجاع به لغت integrity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «integrity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/integrity

لغات نزدیک integrity

پیشنهاد بهبود معانی